ماتمزده، ماتمزدهفرهنگ مترادف و متضاد۱. تعزیتدار، داغدار، سوگوار، عزادار، ماتمدار، ماتمی، مصیبتدیده، مصیبتزده، مصیبترسیده ۲. اندوهگین، غمگین، محزون
ماتمفرهنگ مترادف و متضاد۱. پرسه، سوگ، عزا، مصیبت ۲. سوگواری، عزاداری، نوحهگری ≠ عیش، سرور، عروسی ۳. اندوه، غم، غصه، حزن ≠ سرور، شادی
سوگنشینفرهنگ مترادف و متضادپرسهدار، داغدار، مصیبتدیده، ماتمزده، سوگوار، پرسهنشین، سیاهپوش، عزادار ≠ سوری