35 مدخل
سر، لزج، لخشنده، لغزنده، لغزان
چسبناک، چسبنده، دوسنده
بایست، بایسته، دربایست، ضرور، ضروری، فرض، ملزم، واجب
۱. بایسته، مستلزم، مقرون، ملازم، همراه ۲. مقتضی
سریدن، لغزیدن، لیز خوردن
۱. شیب، لیز، لغزنده، لغزان ۲. موزه ۳. سرخ، سرخرنگ ≠ آبیرنگ
سر خوردن، لغزیدن، لیز خوردن
چسبناک، چسبنده، لغزان، لغزنده، لیز
لخشان، لرزان، لغزنده، لیز