15 مدخل
۱. غراب، کشتی ۲. اعرج، چلاق، شل، لنگ ۳. سدر ۴. خرام، خرامش، لنجه
دربایست، لابد، لاعلاج، ناگزیر
آبی، تیره، سیاه، کبود، لاژورد، نیلی
۱. ادا، قر، گراز، لنجه ۲. خرامیدن، راهرفتنباناز
ادا، اطوار، افسون، خرامش، دلبری، دلربایی، غمزه، لنجه
۱. خنزیر، خوک ۲. خرامش، لنجه
لاجان، ضعیف، ناتوان، نزار، بیحال ≠ قویبنیه
لاجرم، مجبور، ناچار، ناگزیر