تفریح کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. سرگرمشدن، تفنن کردن، وقتگذرانی کردن ۲. لذتبردن، شادمانی کردن، خوشی کردن، فرحناکشدن ۳. گردش کردن، تفرج کردن
محظوظ شدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. بهرهور شدن، بهرهمند شدن، متمتع شدن، برخوردار شدن ۲. حظ کردن، حظ بردن، لذتبردن ۳. خشنود شدن