20 مدخل
بطالت، بیاعتنایی، بیخیالی، بیغمی، تنآسایی، لاابالیگری ≠ انضباط
لابدی، لاعلاجی، ناچاری
چیز ≠ لاشی
آسان گرفتن، لاقیدی کردن، غفلت ورزیدن، کاهلی کردن، سستی کردن
۱. لاقیدی، مسامحه، مسامحهکاری ۲. تساهل، آسانگیری
بیبندوباری، بیفکری، لاقیدی، هرزگی