22 مدخل
۱. ابکم، اصم، الکن، بیزبان، گنگ ۲. احمر، سرخ ۳. لعل ≠ گویا
لاجرم، مجبور، ناچار، ناگزیر
استیصال، بیچارگی، ناچاری، ناگزیری
۱. بنده، خدمتکار، غلام ۲. لله، مربی ۳. ماما ۴. خفتن، خواب ۵. درخشان، درخشنده
لاعلاج، ناچار، ناگزیر، هرآینگی
آموزگار، لالا، للهباشی، مربی، معلم
لابدی، لاعلاجی، ناچاری
کر، گنگ، لال، ناشنوا ≠ شنوا
دربایست، لابد، لاعلاج، ناگزیر