84 مدخل
خیرگی، ستیزه، ستیهندگی، عناد، لجاج، لجاجت، یکدندگی
خیرهسری، ستیزگی، ستیهندگی، لجاجت، یکدندگی
ابرام، ستیزهجویی، ستیهندگی، عناد، لج، یکدندگی
افسار، پالهنگ، دهنه، زمام، عنان، لگام، مهار
افسارگسیخته، سرکش، گسستهعنان، گسستهمهار ≠ مهار
خودراءی، ستیهنده، عنود، کلهشق، یکدنده ≠ منطقی
لجنمالی، رسواسازی
لجن، گلولای
۱. کثافت، گل، لای، لجم، لجمه، وحل ۲. بدنام، فاسد، کثیف، هرزه