26 مدخل
آکنده، انباشته، پر، سرشار، لبریز، مالامال، مشحون، ممتلی، مملو ≠ تهی، خالی
پویچه، خو، عشقه، نیلوفر
بخرد، خردمند، دانشمند، عاقل، فهمیده ≠ جاهل
پر شدن، لبالب شدن، لبریز گشتن، آکنده شدن، مملو شدن
پر کردن، لبالب کردن، لبریز کردن، مملو کردن، آکندن
پرشدن، لبریز شدن، لبالب شدن، سرشار شدن، آکنده شدن، ممتلی شدن
پر کردن، لبریز کردن، لبالب کردن، سرشار کردن، آکندن، ممتلی کردن
باشعور، خردمند، ذکی، عاقل، فهمیده، فهیم، لبیب، هوشیار ≠ بیادراک