لافرهنگ مترادف و متضاد۱. بین، درون، مابین، میانه، میان، وسط ۲. درز، روزن، شکاف، کر ۳. لایه، ورق ۴. تا، چین ۵. خیر، لما، نه ۶. قیچی، مقراض
لاشفرهنگ مترادف و متضاد۱. جسد، جنازه، نعش ۲. جیفه، لاشه، لش ۳. مرده ۴. کالبد ۵. اندک، قلیل، ناچیز ۶. بیاعتبار، بیمقدار، پست، دنی، فرومایه ۷. تاراج، چپاول، غارت، یغما
مادهفرهنگ مترادف و متضاد۱. جرم، هیولی ۲. اصل، مایه، ریشه، علت، سبب ۳. انثی، لاج، لاس، ماچه، مادینه، مونث، حیوان بچهزا ۴. بند، فصل ۵. آب، پیله، دمل ≠ ذکور ۶. امر، موضوع