22 مدخل
استقرا، پیمایش، تشبیه، سنجش، مقایسه
تخمیناً، حدساً، نظراً
۱. دیپلماتیک ۲. سیاستمدار ۳. مربوط به سیاست ۴. دگراندیش
موقوف به شنیدن، بیقاعده، غیرقیاسی، قاعدهناپذیر ≠ قیاسی، قاعدهمند، باقاعده
سفسطه، قیاس فاسد، مغالطت، مغلطه
۱. شبیهسازی ۲. قیاس، مقایسه ۳. شبیه کردن
۱. مقابله شدن ۲. قیاس شدن، سنجیده شدن
۱. مقابله کردن ۲. قیاس کردن، سنجیدن