26 مدخل
خواننده، سرودخوان، سرودگو، مطرب
خنیاگری، خوانندگی، رامشگری، سرودخوانی، مطربی
توشه، زاد
۱. سخن، کلام، گفت ۲. ترانه، تصنیف ۳. پیمان، عهد، قرار، میثاق، وعده، وعید
غذایاندک، قوتلایموت
۱. قول، مژده ۲. تخویف، ترعیب، تهدید
خنیاگری، سرودخوانی، قوالی، نغمهخوانی، نغمهگری ≠ مرثیهخوانی، نوحهخوانی
حرف، سخن، قول، گفتار، نطق
تعهد، شرط، ضمان، عهد، قرارداد، قول، معاهده، مقاطعه، مقاوله، میثاق، وعده