قلاشفرهنگ مترادف و متضاد۱. رند، عیار، لاابالی ۲. دغل، کلاش ۳. خراباتی، شرابخواره، میخواره ۴. بینوا، تهیدست، مفلس، یکلاقبا ۵. افسونگر، افسونساز، لوند ۶. حیلهگر، حیلهباز، محیل ۷. تنها، م
تلاشیفرهنگ مترادف و متضاد۱. انهدام، پاچیدگی، پاشیدگی، پراکندگی، پوسیدگی، نیستی ۲. ازهمگسیختن، متلاشی شدن