قدرفرهنگ مترادف و متضاد۱. تقدیر، سرنوشت، قضا ۲. حکم، فرمان ۳. توانا، قادر، قدرتمند، مقتدر، ۴. توان، زور
بنلادفرهنگ مترادف و متضاد۱. اساس، بنیاد، پایه، پی ۲. طبقه، قشر، لایه ۳. بنا ۴. دیوار ۵. پشتیبان، حامی
مایهفرهنگ مترادف و متضاد۱. آلت، ابزار، ادات، افزار ۲. اساس، اصل، جرثومه، سرچشمه، ماده ۳. دانش، سواد، معلومات ۴. بضاعت، پول، سرمایه، وسیله ۵. باعث، علت ۶. ملاک ۷. ماده، هیولی ۸. فحوا، م
محورفرهنگ مترادف و متضاد۱. آسه، قطب، مدار، مرکز ۲. اساس، پایه، پی، مبنا ۳. راه، جاده ۴. شافت ۵. قطر، خط مفروض
بنفرهنگ مترادف و متضاد۱. اصل، بیخ، پی ۲. ریشه، ستاک ۳. انتها، ته، قعر ≠ نوک ۴. اساس، بنیان، بنیاد، پایه ۵. کوپن ۶. قاعده اشکالهندسی