تناظرفرهنگ مترادف و متضاد۱. تشابه، قرینه ۲. مباحثه، مناظره ۳. مناظره کردن، باهم بحث ومجادله کردن ۴. بهیکدیگر نظر کردن
تقارنفرهنگ مترادف و متضاد۱. قرین، مقارن، همزمانی، نزدیکی، همگرایی ≠ تباعد ۲. باهمقرین شدن ۳. قرینه شدن