قدرفرهنگ مترادف و متضاد۱. تقدیر، سرنوشت، قضا ۲. حکم، فرمان ۳. توانا، قادر، قدرتمند، مقتدر، ۴. توان، زور
قدرتفرهنگ مترادف و متضاد۱. توان، زور، قوت، قوه، نیرو ۲. استطاعت، تاب، توانایی، طاقت، وسع ۳. زبردستی، مقاومت، نیرومندی، هنگ، یارا ۴. استیلا، اقتدار، تسلط، سلطه ۵. تاثیر، نفوذ، ۶. انرژی
تسلطفرهنگ مترادف و متضاد۱. توانایی، قدرت، قوت ۲. استیلا، تسخیر، تصرف، تفوق، چیرگی، سلطه، سیطره، غلبه ۳. امیری، پادشاهی، پیشوایی، فرمانروایی، کیایی ۴. احاطه، تبحر، خبرگی، مهارت ≠ متهور