31 مدخل
تنگسالی، خشکسالی، غلا، قحطزار
آمیخته، درهم، مخلوط ≠ سوا
آغشتن، آمیختن، درهم کردن، مخلوط کردن، ممزوج کردن
۱. تنگسالی، جدب، خشکسالی، غلا ۲. تنگی، نایاب
جعبه، صندوقچه
غل، قحط، قحطی، گرانی، گرسنگی
جوع، غلا، قحطی، گشنگی، مجاعه ≠ اشباع، سیری
جدب، خشکسالی، غلا، قحطی، قحط ≠ آبسالی
تنگسالی، جدب، غلا، قحط، قحطسالی، قحطی ≠ ترسالی
قاطی، مخلوط