پیل، ≠ قویفرهنگ مترادف و متضاد۱. برومند، پراستقامت، پرتوان، تند، تنومند، توانا، توانمند، دلیر، زفت، زورمند، قادر، قلچماق، نیرومند ۲. سخت، شدید ≠ ضعیف، کمزور
تندفرهنگ مترادف و متضاد۱. برقآسا، سریع، شتابان ≠ کند، بطیء، آهسته ۲. باحرارت، داغ ۳. جلد، چابک، چالاک، فرز ۴. قاطع ۵. پرادویه، تیز ۶. حاد ۷. خشن، قوی ۸. آتشمزاج، آتشینمزاج، تندخو، خشم
بالا آوردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. قی کردن، استفراغ کردن، شکوفه کردن ۲. دیوار ساختن، عمارت کردن ۳. ایجاد کردن، به وجود آوردن ۴. سبب شدن، باعث شدن
تقویت کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. نیرومند ساختن، قوی کردن ۲. مقاوم ساختن، استحکام بخشیدن ۳. تحکیم بخشیدن ۴. پشتیبانی کردن، حمایت کردن