قافلهسالارفرهنگ مترادف و متضاد۱. ساربان، ساروان، قافلهباشی، قافلهدار، قافلهکش، کاروانسالار ۲. رهنما، هادی
مثنویفرهنگ مترادف و متضاد۱. دو دو ۲. مربوطبه مثنی ۳. شعر و منظومهای هموزن که هر بیت ومصراع آن بهیک قافیه باشد