44 مدخل
اروپا، افرنگ، غرب، فرانسه
تیر، گلوله
۱. تکنیک، هنر ۲. حیله، رمز، شگرد، لم ۳. نغمه ۴. راه، روش
انهدام، زوال، عدم، مردن، مرگ، موت، نابودی، نیستی، نیستی، هلاک ≠ بقا، هستی
تردستی، ترفند، حاضرجوابی، حقه، حیله، شگرد، عیاری، فریب، کید، گول، مکر، مهارت
فن شعر، صنعت شعر
پایمالشدن، به باد فنا رفتن، نفله شدن (مال)
عدم، فنا، نیستی ≠ بود، هستی
صناعت، صنعت، فن
۱. فنآور، فنی، کارگر ماهر ۲. صنعتگر ۳. متخصص