بلورینفرهنگ مترادف و متضاد۱. بلوری، بلورینه، شیشهای ۲. از جنس بلور ۳. بلوره، کریستال ۴. متبلور ≠ سفالین
انهدامفرهنگ مترادف و متضاداضمحلال، امحا، انقراض، تخریب، تلاشی، خرابی، زوال، فروریزی، فنا، نابودی، ویرانی، هدم
بلورینفرهنگ مترادف و متضاد۱. بلوری، بلورینه، شیشهای ۲. از جنس بلور ۳. بلوره، کریستال ۴. متبلور ≠ سفالین