کارفرهنگ مترادف و متضاد۱. پیشه، حرفه، شغل، کسب، مشغله ۲. نقش، وظیفه ۳. منصب ۴. عمل، فعل، کردار ۵. امر، ماجرا ۶. ساخت، صناعت ۷. تقدیر، سرنوشت، مرگ ۸. اتفاق، پیشامد، حادثه، ماوقع ۹. مسا
اثرفرهنگ مترادف و متضاد۱. ایز، پی، جایپا، ردپا، رد، نشان، نشانه ۲. تاثیر، خاصیت، فایده، واکنش، ۳. تالیف، تصنیف، نوشته، ۴. پی، رد، رگه، نشان، نشانه، ۵. فعل، نقش، ۶. حاصل، نتیجه ۷. معلو
شغلفرهنگ مترادف و متضاد۱. پیشه، حرفه، سمت، کار، کسب، مقام، منصب ۲. مشغله ۳. اشتغال، خدمت، عمل، فعل، وظیفه