فرخفرهنگ مترادف و متضاد۱. خجسته، خوشیوم، سعد، فرخنده، مبارک، میمون، همایون ۲. تابان، درخشان، رخشنده ۳. زیبا، مفخم ≠ مشئوم
فصلفرهنگ مترادف و متضاد۱. دوران، زمان، عهد، گاه، موسم، موعد، نوبت، وقت، هنگام ۲. انفصال، برش، تفکیک، جداسازی، جدایی ۳. باب، بخش، بند، ماده، مبحث، مقوله ≠ وصل
باطل کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. ابطال کردن، فسخ کردن، لغو کردن، ملغا ساختن ۲. بیمعنی کردن، بیهوده گردانیدن، مهمل گذاشتن ۳. ناحق جلوه دادن، ناراست قلمداد کردن ۴. ضایع گردانیدن ۵. خط زدن، قلم