فریفتهفرهنگ مترادف و متضاد۱. دلباخته، شوریده، شیدا، شیفته، غاوی، مجذوب، مفتون، وامق ۲. فریبخورده، گولخورده
مغرورفرهنگ مترادف و متضادپرادعا، پرمدعا، خودبین، خودپرست، خودپسند، خودخواه، خودستا، غره، فریفته، گرانسر، گردنفراز، متبختر، متفرعن، متکبر، مدمغ، مستکبر ≠ افتاده، فروتن
ناموسفرهنگ مترادف و متضاد۱. پاکدامنی، عصمت، عفت ۲. آبرو، احترام، شرف، عرض، عزت ۳. عیال، مستوره، همسر ۴. خودپسندی، عجب، کبر ۵. احکام، شریعت ۶. قاعده، قانون ۷. ریا، سالوس ۸. آوازه، اشتهار