فرفرهنگ مترادف و متضاد۱. تاب، چین، شکن، کرس ۲. تازگی، طراوت، نوی ۳. دلال، غنج، کرشمه، ناز ۴. تنور، تنوره
تصور کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. اندیشه کردن، اندیشیدن، انگاشتن ۲. خیال کردن، در خیال مجسم کردن ۳. فرض کردن، گمان کردن
چپاندنفرهنگ مترادف و متضاد۱. به زور فرو کردن، به زور جا دادن، زورچپان کردن، تپاندن ۲. قالب کردن، (جنس بنجل با قیمت زیاد)