فرومایهفرهنگ مترادف و متضادبدسرشت، بیآبرو، بیاعتبار، بیسروپا، بیقدر، پست، پستفطرت، جلب، حقیر، خسیس، خوار، دنی، دون، دونهمت، ذلیل، رذل، رذیل، زبون، سفله، کنس، متذلل، ناچیز، ناستوده، ناکس،
بدسرشتفرهنگ مترادف و متضادبدذات، بدسگال، بدنفس، بدنهاد، پستفطرت، فرومایه، ناخلف، بدجنس ≠ نیکنفس، نیکنهاد
بیاعتبارفرهنگ مترادف و متضادبیارزش، بیقدر، بیمنزلت، پست، فرومایه، غیرقابلاعتماد، نااستوار، نادرست، ناراست، نامعتبر ≠ معتبر