فروتنفرهنگ مترادف و متضادافتاده، خاشع، خاضع، خاکسار، شکستهنفس، متواضع، محجوب ≠ خودخواه، خویشتنبین، متکبر
متاثر شدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. تحت تاثیر قرار گرفتن ۲. ناراحت شدن، مغمومگشتن، اندوهگین شدن، به فکر فرورفتن