18 مدخل
۱. گود، مقعر ۲. غر ۳. غرق
پراکنده، فروریخته، متفرق، متلاشی ≠ منسجم
۱. فرورفتن(خار، سوزن)، شلال شدن ۲. نفوذ کردن
۱. فرورفته، کاو، گود ≠ محدب ۲. عمقدار، عمیق
۱. ربودن ۲. به حالتخلسه فرورفتن ۳. ربایش
۱. بره ۲. فروردینماه