بلند شدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. ایستادن ≠ نشستن ۲. برخاستن، پا شدن ≠ نشستن، فرود آمدن ۳. دراز شدن، قد کشیدن ۴. رشد کردن ۵. برپا شدن ۶. متصاعد شدن ۷. اوجگرفتن، صعود کردن ۸. برافراختن، برافرا
تنزلفرهنگ مترادف و متضاد۱. تخفیف، کاهش ۲. نزول ≠ ترقی، صعود ۳. فرود آمدن، پایینآمدن، نزول کردن ≠ صعود کردن، ترقی کردن ۴. کاهش یافتن، کم شدن
خیمه زدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. اردو زدن، خیمه برپا کردن ۲. استقرار یافتن، جا گرفتن، فرود آمدن، مستقر شدن، مقیم شدن، منزل کردن ۳. خیمه کشیدن
ساقط شدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. برکنارشدن، معزول شدن ۲. افتادن، فرو افتادن ۳. فرود آمدن ۴. سقط شدن ۵. از بین رفتن، زایلشدن