فرمانفرهنگ مترادف و متضاد۱. امر، امریه، توقیع، حکم، دستور، رقم، سفارش، طغرا، فرمایش، منشور ۲. رل، سکان ۳. اجازه، پته، پروانه، فته
فرمانبرفرهنگ مترادف و متضاد۱. خادم، خدمتکار، گماشته، مستخدم، نوکر ۲. تابع، فرمانبردار، مطیع ≠ فرمانده
فرمانبرفرهنگ مترادف و متضاد۱. خادم، خدمتکار، گماشته، مستخدم، نوکر ۲. تابع، فرمانبردار، مطیع ≠ فرمانده