فرقفرهنگ مترادف و متضاد۱. تارک، هباک، چکاد، راس، سر، کله ۲. اختلاف، امتیاز، تباین، تفاوت، تمایز، توفیر ۳. قله، نوک
فرفرهنگ مترادف و متضاد۱. تاب، چین، شکن، کرس ۲. تازگی، طراوت، نوی ۳. دلال، غنج، کرشمه، ناز ۴. تنور، تنوره
خواباندنفرهنگ مترادف و متضاد۱. خواب کردن ۲. خوابانیدن ≠ بیدار کردن ۳. از کار انداختن، تعطیل کردن، راکد کردن ۴. باز داشتن، واداشتن ۵. آرام کردن، فرو نشاندن ۶. از کارانداختن، راکد کردن ۷. بس
چپاندنفرهنگ مترادف و متضاد۱. به زور فرو کردن، به زور جا دادن، زورچپان کردن، تپاندن ۲. قالب کردن، (جنس بنجل با قیمت زیاد)