پارتیفرهنگ مترادف و متضاد۱. جمعیت، حزب، دسته، فرقه، گروه ۲. جشن، شبنشینی ۳. پشتیبان، حامی، طرفدار، طرفگیر، هواخواه، هوادار ۴. بخش، قسمت ۵. قومپارت ≠
جمعفرهنگ مترادف و متضاد۱. تجمع، جماعت، جمعیت، حزب، دسته، فرقه، گروه، مجمع ۲. زمره ۳. اضافه، علاوه ۴. عده، مجموع، همه ۵. گردآوری
سلسلهفرهنگ مترادف و متضاد۱. آل، دودمان، طایفه، قبیله ۲. گروه، دسته، فرقه ۳. حلقه، زنجیر ۴. رشته ۵. سری ۶. ردیف، صف ۷. اتصال، پیوند