فارغفرهنگ مترادف و متضاد۱. آزاد، آسوده، خلاص، راحت، رها، شاد، فارغالبال، نجات ۲. پرداخته، سترده ۳. بیخبر ۴. بینیاز، مستغنی ۵. تهی، خالی ۶. زائو، زاییده
فرفرهنگ مترادف و متضاد۱. تاب، چین، شکن، کرس ۲. تازگی، طراوت، نوی ۳. دلال، غنج، کرشمه، ناز ۴. تنور، تنوره
سبکبال، سبکبالفرهنگ مترادف و متضاد۱. تیزپر، تیز پرواز، سبکپر ۲. راحت، آسوده، فارغ البال، فارغ، سبکبار
ضروریفرهنگ مترادف و متضاد۱. الزامی، بایسته، فرض، لازم، واجب ۲. ناچار، ناگزیر، ۳. توالت، دستشویی ≠ غیرضروری