فرفرهنگ مترادف و متضاد۱. تاب، چین، شکن، کرس ۲. تازگی، طراوت، نوی ۳. دلال، غنج، کرشمه، ناز ۴. تنور، تنوره
توفیرفرهنگ مترادف و متضاد۱. افزوده شدن ۲. اختلاف، افتراق، امتیاز، تباین، تفاوت، فرق، مبانیت، مغایرت ≠ کاهش یافتن، کاستن ۳. اضافه درآمد، سود، منفعت ۴. مالاندوزی
خوابیدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. خسبیدن، خفتن، غنودن به خواب فرو رفتن، لالا کردن، لالائی کردن، ≠ بیدار شدن ۲. دراز کشیدن ۳. تعطیلشدن، راکد شدن، متوقف گشتن(کار، فعالیت) ۴. کاهش یافتن، فرونشست
سوراخفرهنگ مترادف و متضاد۱. رخنه، سوفار، شکاف، فرج ۲. ترک، ثقبه، ثلمه، روزن، روزنه، منفذ ۳. مجرا ۴. لانه ۵. چاله، حفره، گودال ۶. غار، مغاک، نقب ۷. بیغوله، گوشه پرت و دور افتاده ۸. پستو،
گشادفرهنگ مترادف و متضاد۱. بزرگ، بسیط، پهن، جادار، فراخ، فسیح، گشاده، متسع، واسع، وسیع ۲. فرج، گشایش ۳. ظفر، فتح ۴. خوشی، سرور ≠ تنگ، ضیق