معنی فراغ | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

فراغ

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. آسانی، آسایش، آسودگی، استراحت، راحت ۲. خلاص، رهایی، نجات ۳. اتمام

جست‌وجوی هم‌آوا

فراق

فرهنگ مترادف و متضاد

جدایی، دوری، مفارقت، مهجوری، هجر، هجران ≠ وصال

جست‌وجوی مشابه

فراغت

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. آرامش، آزادی، آسایش، آسودگی، استراحت، فرصت، قرار ۲. فرصت، مجال، وقت

جست‌وجوی متن

فرصت

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. فراغت، مجال ۲. امکان، یارا ۳. زمان، نوبت، وقت ۴. درنگ، ضربالاجل، فرجه، مجال، مهلت، وقت، وقفه

استراحت

فرهنگ مترادف و متضاد

آرامش، آرمیدن، آسایش، آسودن، تمدداعصاب، خوشی، راحت، فراغ، فراغت

آرامش

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. آسایش، آسودگی، استراحت، راحت، راحتی، فراغبال، فراغت ۲. آشتی، صلح، صلحجویی، مسالمت ۳. آرام، تسکین، سکون، قرار ۴. امان، امنیت، ایمنی ۵. سکینه، طمانینه ≠ آشوب،

آسودگی

فرهنگ مترادف و متضاد

آرامش، آسایش، استراحت، راحت، فراغبالی، فراغت ≠ اضطراب، تشویش، دغدغه

خلاص شدن

فرهنگ مترادف و متضاد

خلاصییافتن، نجات یافتن، رها شدن، آزاد شدن، فراغتیافتن، آسوده شدن