38 مدخل
انهزام، رم، عقبنشینی، گریز، هرب، هزیمت
گریزپا، گریزنده
رمیده، گریخته، گریزان، گریزپا، متنفر، متواری، نفور
۱. ایران، پارس ۲. عجم
۱. سواره ۲. جنگاور، شجیع، گرد ≠ پیاده، راجل
فرار کردن، فلنگبستن، متواریشدن، هرب
فراری، گریزان
فراری، گریزان، متواری
فراری، متواری
مایع فرار رقیقساز، مایعحلال و رقیقکننده رنگ