فراخفرهنگ مترادف و متضادبسیط، پهن، جادار، رحب، عریض، فسیح، فضادار، گشاد، گشاده، متسع، واسع، وسیع ≠ تنگ
برفرهنگ مترادف و متضاد۱. آغوش، بغل ۲. پستان، پهلو، سینه ۳. تن ۴. کنار ۵. بار، ثمر، ثمره، محصول، میوه ۶. بلندی، فراز، بالا، برفراز، روی، صدر ۷. در، به، ۸. پهلو، ضلع ۹. سود، فایده، نفع
جداییفرهنگ مترادف و متضاد۱. دوری، فراق، فرقت، مفارقت، مهجوری، هجر، هجران ۲. طلاق ۳. انفکاک ۴. انفصال، برش، قطع ≠ وصال، وصل
بالافرهنگ مترادف و متضاد۱. اوج، راس، زبر، سر، صدر، علو، فراز، فوق ≠ پایین، زیر، فرود ۲. مافوق ۳. قامت، قد، هیکل ۴. بلندا، بلندی ۵. عرشه ۶. بلند، رفیع ۷. والا ۸. صدر ۹. زیاد، گران، بیش
تنگیفرهنگ مترادف و متضاد۱. تضییق، تنگنا، سختی، فشار ≠ فراخی ۲. عسرت، فاقه، فقر، فلاکت، نکبت ≠ گشاددستی، فراخبالی ۳. غلا، قحطسالی، قحط، کمیابی ≠ وفور، برکت، آبسالی، فراوانی ۴. کمپهنایی،