فاحشهفرهنگ مترادف و متضادبیعصمت، جلب، جنده، خودفروش، خانم، دستوری، روسپی، زنبدکار، غر، قحبه، لکاته، معروفه، نامستور، هرجایی ≠ نجیب
بازفرهنگ مترادف و متضاد۱. اسم نیز، هم، همچنین ۲. گشاده، منبسط، گشوده، مفتوح، وا ≠ بسته ۳. ازنو، دوباره ۴. دایر، برقرار، برپا ۵. سنقر، قوش ۶. قلیا ≠ اسید ۷. باج، باژ، خراج ۸. جدا ۹. رو
بعدفرهنگ مترادف و متضاد۱. دوری ≠ قرب ۲. فاصله، مسافت ۳. اندازه، وسعت ۴. جنبه، جهت، نظر ۵. منظر، دیدگاه