فاحشهفرهنگ مترادف و متضادبیعصمت، جلب، جنده، خودفروش، خانم، دستوری، روسپی، زنبدکار، غر، قحبه، لکاته، معروفه، نامستور، هرجایی ≠ نجیب
بلادهفرهنگ مترادف و متضاد۱. بدکار، روسپی، فاحشه ۲. فاسق، نابکار، بدکار ۳. هرزهگو ۴. مفتن، مفسد ۵. تبهکار