غیرفرهنگ مترادف و متضاد۱. جز، سوا، مگر ۲. دیگر، سایر ۳. اجنبی، بیگانه ۴. غریبه، ناآشنا ۵. دگرگون، دیگرگون، متفاوت، مختلف، نامشابه ≠ آشنا، خودی
مجردفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیزن، تک، تنها، عزب، غیر متاهل، فرد، منفرد، یالقوز، یالغوز، یکه ≠ متاهل ۲. جریده ۳. انتزاعی، ذهنی ≠ عینی ۴. برهنه، عریان ۵. گوشهگیر، گوشهنشین ۶. انفرادی ۷. ص
سرمایهفرهنگ مترادف و متضاد۱. پول، دستمایه، راسالمال، دارایی، مال، مایه، نقد، نقدینه، وجه ≠ کار ۲. دارایی غیرمادی، توان، قدرت (فکری، علمی، هنری )
بحرانیفرهنگ مترادف و متضادآشوبزده، بحرانزده، پرآشوب، تشنجآلود، پرتنش، تنشآلود، خطرناک، غیرعادی، متشنج، متلاطم، وخیم ≠ آرام