معنی غیبت | واژه یاب

جست‌وجوی دقیق

۱. دوری، فقدان ۲. اختفا ۳. افترا، بدگویی، زشتیاد، مذمت ≠ حضور

۱. بیگانگی، دوری ۲. غریبی ۳. غربتی، قرشمال، کولی، لولی ≠ انس، شناسایی

دورهگرد، غربالبند، غرهچی، قرشمال، کولی، لولی

پنهان، پنهانشدگی، پوشیده، راز، سر، مخفی، مستور، ناپدید، نادیده، نامرئی، نهان، نهانشدگی ≠ فاش

پیشگو، رمال، طالعبین، غیبدان، فالگو، فالگیر، کاهن

پیشبینی، پیشگویی، فالگویی

۱. ظهور، وجود ≠ غیبت ۲. آستان، پیشگاه، خدمت، درگاه ۳. جلوت ≠ خلوت ۴. تشریف ۵. روبرو، محضر، نزد ۶. جلوه، نمود ۷. توجه، تمرکز ≠ تفرقه

۱. شتم، غیبت، مذمت ۲. فحش، ناسزا

اخفا، استتار، پنهانی، غیبت، ناپیدایی، نهانسازی

بهتان، تهمت، دروغ، غیبت، فریه، کذب

سخنچینی کردن، نمامی کردن، بدگویی کردن، غیبت کردن، غمازی کردن