10 مدخل
آرمیدن، آسودن، خفتن، خوابیدن
آرمیده، آسوده، خسبیده، خفته، خوابیده
آسوده، خفته، غنوده
خفته، خوابیده، غنوده ≠ نشسته
۱. مقاربت ۲. آرامیدن، آسودن، خفتن، غنودن
خفتن، خوابیدن، بهخواب رفتن، غنودن ≠ بیدار شدن
۱. خسبیدن، خواب رفتن، خوابیدن ۲. آرمیدن، غنودن ۳. هجوع ≠ بیداری، بیدار شدن