غامضفرهنگ مترادف و متضادبغرنج، پیچیده، حاد، دشخوار، دشوار، سخت، شاق، صعب، مشکل، معقد، مغلق ≠ ساده، سهل
حشمفرهنگ مترادف و متضاد۱. غنم، چهارپا، دواب ۲. موکب، ۳. نعمت ۴. مال، مالومنال ۵. چاکران، خدمتکاران ۶. خویشان، اقوام، وابستگان ≠ بیگانگان، غریبه
بغتتبغرنجفرهنگ مترادف و متضادپیچیده، حاد، دشخوار، دشوار، سخت، شاق، صعب، غامض، مشکل، معضل، معقد، مغلق، وخیم ≠ آسان، ساده، سهل