21 مدخل
آژخ، تومور، دژپیه، دشپیل
خروشان، خروشنده، غران
شکوفه، غنجه، نوگل
آرمیده، آسوده، خسبیده، خفته، خوابیده
غده
غنهای
شکوفه دادن، غنچه کردن ≠ خزان رفتن
خیشومی، غنهای