گالفرهنگ مترادف و متضاد۱. غوزه ۲. ارزن، گاورس ۳. شغال ۴. غلتیدن، غلت ۵. دوری، کنارهگیری ۶. هزیمت ۷. جرب، گر ۸. بازیدادن، فریب ۹. فریاد
تقلافرهنگ مترادف و متضاد۱. اهتمام، تلاش، جهد، زحمت، سعی، کوشش، مجاهدت ≠ اهمال، تکاهل ۲. غلت ۳. غلتیدن
تقلا کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. تلاش کردن، زحمت کشیدن، سعی کردن، کوشش کردن، تکودو کردن، دستوپا زدن، کوشیدن، تکاپو کردن ≠ سستی کردن ۲. دست و پا زدن ۳. غلت زدن، غلتیدن