قلبفرهنگ مترادف و متضاد۱. دل، فواد ۲. باطن خاطر، ذهن ۳. بدل، تقلبی، شهروا، قلابی، ناسره ۴. مرکز، میان، وسط ۵. تقلب ۶. تحریف
غلبهفرهنگ مترادف و متضاداستیلا، پیروزی، تسلط، تصرف، چیرگی، درازدستی، سلطه، سیطره، ظفر، فتح، قهر، نجاح، نصرت
غالبفرهنگ مترادف و متضاد۱. پیروز، پیروزمند، چیره، فاتح، فایق، قاهر، متسلط، مستولی، مسلط، منتصر ۲. بیش ≠ مغلوب
تغلبفرهنگ مترادف و متضاد۱. تسلط، غلبه، چیرگی ۲. پیروز شدن، تسلط یافتن، چیره شدن، چیرگییافتن، غالب شدن، غلبه یافتن ≠ مغلوب شدن، شکست خوردن
تفوق یافتنفرهنگ مترادف و متضاد۱. استیلایافتن، غلبه کردن، مسلط شدن، تسلط یافتن ۲. برتری یافتن، پیشی گرفتن، اولویت یافتن، رجحان یافتن
مغلوب کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. شکست دادن، غلبه کردن، پیروز شدن، چیرهشدن ۲. برنده شدن، بردن ۳. مجاب کردن