52 مدخل
آمرزگار، آمرزنده، بخشایشگر، غفور
حفره، زاغه، سوراخ، شکفت، کهف، مغار، مغاره، مغاک
ایلغار، تاراج، تالان، چپاول، دزدی، لاش، نهب، یغما
چپاولگر، چپوچی، دزد، راهزن، سارق، طرار، عیار، یغماگر
بدهکار، مدیون، وامدار
آمرزگار، آمرزنده، غفار
آمرزشکار، آمرزنده، بخشاینده، غفار، غفور
غارت، چپاول، یغماگری
غارم، قرضدار، مدیون، مقروض، وامدار ≠ بستانکار، طلبکار
غارت کردن، بهتاراج بردن، بهیغما بردن، تاراج کردن، چپو کردن