معنی غصب | واژه یاب

جست‌وجوی دقیق

تصاحببهزور، تصرفعدوانی، تغلب، زورستانی، زورگیری

۱. نای، نی ۲. نیشکر ۳. پرند، حریر

۱. زورستان، غصبکننده، متغلب ۲. زورگو، ستمگر

خاک، گردوخاک، گرد

اغبر، خاکآلود، گردآلود

پاکسازی، تنظیف، غبارزدایی، گردزدایی، گردگیری

زورستانی، زورگیری، غصب

تعدی، دستدرازی، غصب

۱. زورستان، غصبکننده، متغلب ۲. زورگو، ستمگر

۱. تصرف، تملک ۲. ضبط ۳. قبض ۴. دستاندازی ۵. غصب ۶. دزدی ۷. اختیار، قدرت ۸. صاحب شدن، مالکشدن

۱. آز، آزمندی، شره، طمع، طمعکاری، ولع ≠ قناعت ۲. افزونخواهی، زیادهطلبی، زیادتطلبی ۳. جوش، خودخوری ≠ قناعت ۴. میل شدید ۵. عصبانیت، غصب، خشم