7 مدخل
بغتتاً، غفلتاً، غفلتزده، غیرمنتظره، ناگهانی
کشف کارخلاف یاتوطئه (درحینانجامآن)، غافلگیری
بغتتاً، غافلگیرانه، ناگهان، یکدفعه، یکمرتبه، یکهو
۱. حمله کردن، غافلگیر کردن، شبیخون زدن ۲. هجوم بردن
پنهانی، دزدکی، غافلگیرانه، مخفیانه ≠ آشکارا، فاش
۱. شبرو، ۲. دزد ۳. غافلگیر ۴. ستاره صبح