8 مدخل
بغتتاً، غفلتاً، غفلتزده، غیرمنتظره، ناگهانی
بغتتاً، غافلگیرانه، ناگهان، یکدفعه، یکمرتبه، یکهو
کشف کارخلاف یاتوطئه (درحینانجامآن)، غافلگیری
۱. حمله کردن، غافلگیر کردن، شبیخون زدن ۲. هجوم بردن
پنهانی، دزدکی، غافلگیرانه، مخفیانه ≠ آشکارا، فاش
۱. شبرو، ۲. دزد ۳. غافلگیر ۴. ستاره صبح