عصیانفرهنگ مترادف و متضادتمرد، خودسری، سرپیچی، سرکشی، شورش، طغیان، گردنکشی، مخالفت، مخالفت، نافرمانی، یاغیگری ≠ اطاعت، طاعت، فرمانبرداری
عصیانگرفرهنگ مترادف و متضادبدرفتار، سرکش، طاغی، طغیانگر، عاصی، گردنکش، متمرد، ناجم، نافرمان، یاغی ≠ مطیع، فرمانبردار
باطنفرهنگ مترادف و متضاد۱. پنهان، ناپدید، نهان ≠ آشکار، آشکارا، عیان، معلوم ۲. اندرون، داخل، درون، دل، ضمیر، طینت، قلب، نیت ≠ برون، ظاهر ۳. اصل، حقیقت، صریح، ظاهر ۴. خلوت ≠ جلوت
صریحفرهنگ مترادف و متضاد۱. آشکار، بیپرده، رک، روشن، عیان، قطعی، گویا، واضح ۲. رکگو ۳. بالصراحه، صراحتاً ≠ غیرصریح